شعر شهادت حضرت رقيه (س)
نيامدي
در انتظار ، چشم من سپيد شد نيامدي
نهال قد من شبيه بيد شد نيامدي
بيا مرا ببر كه دست و پاي گير عمّه ام
به درد هاي او غمم مزيد شد نيامدي
زبان پرنوازشت كجاست ، طعنه خورده ام؟
عمو نبود، حرف زر خريد شد نيامدي
براي دخترانشان لباس نو خريده اند
كه روز مرگ دختر تو عيد شد نيامدي
چه بارها كه حرف من ، به التماس بوسه اي
به دست چوب بي ادب شهيد شد نيامدي
شبي كه سوختم پدر ، به ديدن تو آمدم
تنور رفته ، وقت بازديد شد نيامدي !
علي ناظمي