شعر شهادت امام جواد (ع)

هلهله

هلهله

کعبه حیران تو شد به که چه حیران شدنی
تو مراد همه ائی قبله ی هر سینه زنی

حجره در بسته ولی روضه در اینجا باز است
دست و پا میزدی و هلهله میکرد زنی

از عطش گوشه ی حجره به خودت پیچیدی
پس به هم ریختم از غم,چه به هم ریختنی

کسی آن لحظه نبود از غم تو گریه کند
من بمیرم که تو هم کشته ی دور از وطنی

داد بغداد در آمد که شهیدت کردند
هم شباهت به حسین است تو را هم حسنی

ناله کردی به غرور سخنت دست نخورد
زلف خاکی شده و پرشکنت دست نخورد

هلهله روضه ی سختی ست,بله میدانم
حرفم این است به ترکیب تنت دست نخورد

جگرت آب شد از زهر و لبت خورد ترک
خواستی آب ولی بر دهنت دست نخورد

دو سه روزی بدنت ماند روی بام,بله
غارت اما نشدی,پیرهنت دست نخورد

بعد قتلت بدنت مثله نشد,سالم ماند
شکر و لله به عقیق یمنت دست نخورد

محسن صرامی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا