شعر وفات حضرت خديجه (س)

اسوه ی ایمان

و هر حرف و حدیثی آیه ی قرآن نخواهد شد
زنی غیر از خدیجه اسوه ی ایمان نخواهد شد

به جز او هیچ امّ المومِنینی نیست در این شهر
به جز او هیچکس همصحبتِ قرآن نخواهد شد

سُکـوت اش می کند تحقیــر بیـدادِ هُبل ها را
گلستانـی کـه با نَمرود هم پیمان نخواهد شد

خدیجه خوب می داند رسالت بی ولایت نیست
که آن از این جدا و این جدا از آن نخواهد شد

کویرِ خشک ، قوم و خویشِ دریا نیست ای مردم
جهنّم زاده هـرگز مَحرمِ باران نخواهد شد

نه … هر افسانه ای همخانه ی وحیِ الهی نیست
به اجبار آنکه اسلام آورد سَلمان نخواهد شد

علی همبازیِ یک کودکِ مظلـــوم می گــردد
ولی بازیچـه ی پیـراهنِ عُثمـان نخواهد شد

جَمل هنگامِ برگشت از جَمل می گفت با حسرت :
علی مرعوبِ نام و نسبت و عنـوان نخواهد شد

 ابراهیم زمانی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا