شعر ولادت امام حسن عسكری (ع)

آسمون روشنه ، از جلوه‌ی خورشید چشاته

آسمون روشنه ، از جلوه‌ی خورشید چشاته
آسمون تشنه‌ی نوره تشنه‌ی گوشه نگاته

چه مبارکه وجودت چه گدا نوازه جودت
خوش به حال پادشاهی که در خونه‌ت گداته

هم ابامحمدی هم پسر علی به والله
هر جا اسمت میاد اونجا پر عطر صلواته

شما ذریه‌ی اون مادر سجاده نشینی
دور و نزدیک و در و همسایه محتاج دعاته

یه ستاره واسه‌ی شبای بی ستاره داری
یه گل بهاری واسه روزای خزون باهاته

موسای امتی و چشمای مردم به عصاته
یا که نه نوحی و مهدی تو کشتی نجاته

یعقوب امتی و یوسفتم تو مصر غیبت
یا که نه مسیحی و مهدی و تو دم شفاته

تلخی روزای غربت تو کم نیست ولی آقا
یه پسر داری که آوردن اسمشم نباته

به ابوهاشم جعفری توسلاتی دارم
آخه دست ابوهاشم متوسل به عباته

تو اگه کعبه باشی سرداب خونه‌ی تو‌مروه‌ست
زیارت کردن تو سعیه ضریح تو صفاته

شیرینی چاییای سقاخونه‌ت از شکر نیست
عسل محبت شماس که توی چاییاته

زیارتنامه‌تو که میخونم از دل میره غم‌هام
طبیب سامره حلال تموم مشکلاته

قبل کربلا همیشه اربعین سامرا میرم
کربلا بهشته آره ولی سامرا صراطه

اگه گریه میکنم گریه‌ی شوقه شاد شادم
شادی دل من از شادی سُرَّ من رءاته

 وحید عظیم پور

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا