یا زهرا(س)

تو را دیدم که هم صحبت شدی با زخم بازویت
که تا وقت اذان خونابه میشستی ز پهلویت

نیامد خواب بر چشمان تو از درد اما تو
نکردی شکوه و اصلا نیامد خم به ابرویت

امشب بریم عیادت فاطمه
ما نوکرا که عمری مدیون شیم
خیال که واسه ی جوونا عیب نیست
خیال کنیم امشب و مهمون شیم

واویلا

یه پرستویی که عشق تو ذاتشه
بی هوا ،پر از قفس نمی کشه
من به کی بگم غمای دلمو
فاطمه م دیگه نفس نمی کشه

مادر خانه بستری باشد

مادر خانه بستری باشد
زندگی زندگی نخواهد شد
شده کابوس مجتبی این حرف
باز هم حال مادرت بد شد

یا فاطمه الزهرا(س)

در چشم خلق حضرت عالیجناب شد
هرکس برای نوکری اش انتخاب شد

وقت شنیدن از غم زهرای مرضیه
عمری ثواب کرد دلی که کباب شد

کسی مثل علی مظلوم نمیشه

کسی مثل علی مظلوم نمیشه
دل شوهر تو آروم نمیشه
تو نگیر نگات و از من لا اقل
من میخوام نگات کنم روم نمیشه

واویلا

حالم از این همه آزار به هم می ریزد
با زمین خوردن زن کار به هم می ریزد

یاس آنقدر نحیف است که حتی یک بار
با فشار در و دیوار به هم می ریزد

یا فاطمه الزهرا(س)

آه در سینه بماند بغض طوفان می کند
چشم را در سفره های گریه مهمان می کند

در بیابانی که غفلت در دل من ساخته
می کند اشکم همان کاری که باران می کند

یا صدیقه الشهیده (س)

صحبت از دستی که رزق خلق را می‌داد شد
هر کجا شد حرف از بانو به نیکی یاد شد

او که جای خود گلوبندش اسیر آزاد کرد
حر هم از یمن ادب بر نام او آزاد شد

یا زهرا(س)

تابیدی و به مهر تو جان آفریده شد
پلکی زدی، زمین و زمان آفریده شد

از تار و پود معجر تو پایه‌های عرش
از چین چادر تو جهان آفریده شد

پس از تو اهل خانه چون پریشانی کیسوها

پس از تو اهل خانه چون پریشانی کیسوها
نمی‌آیند گرد هم مگر با گریه آهو ها

شبیه غنچه‌ها در خود پس از تو معتکف هستند
نمی‌آید دگر سرها برون از روی زانوها

زهرای من

زهرا همیشه عشق در جریان حیدر بود
زهرا همیشه خون در شریان حیدر بود

زهرا ستون خانه‌ی ایمان حیدر بود
ایمان نه تنها بلکه زهرا جان حیدر بود

دکمه بازگشت به بالا