شعر مدح و مناجاتشعر مدح و مناجات امام زمان (عج)

سال ها منتظر روز وصالت هستم

سال ها منتظر روز وصالت هستم

چشم در راه تماشای جمالت هستم

گر چه دورم ز تو امّا به خیالم آقا

صبح و شب معتکف کعبه ی خالت هستم

 

من که در باغ کرامات تو پرورده شدم

با گنهکاری خود,میوه ی کالت هستم

 

خوب می دانم از این که چقدَر آقا جان

باعث درد سر و رنج و ملالت هستم!

 

با همه بار گناهی که به گردن دارم

نکند فکر کنی وزر و وَبالت هستم

 

روسیاهی مرا تو به رخ من نکشی

تا قیامت به خدا محو خصالت هستم

 

خوش به حال من مسکین که تو آقای منی

روزگاری است گدای تو و آلت هستم

 

آن قدَر آه از این چاه دلم جوشیده

که دگر چشمه ی جوشان زلالت هستم

 

بی جهت نیست که در بزم عزا می گریم

چون که من ریزه خور نان حلالت هستم

 

قامت سرو تو را فاطمیّه خم کرده

تا ابد گریه کن قد هلالت هستم

شاعر: محمد فردوسی

 

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا