دسته‌بندی نشده

شعر روضه حضرت امیرالمومنین علی(ع) زبان حال حضرت زینب(س)

تا صبح گردِ بسترت آرام می پرم
شاید دوباره بال بگیری کبوترم

شد قسمتم دوباره پرستاری ات کنم
بابا بگویم و تو بگویی که دخترم…

از بس که قطره قطره ی خونَت گرفته ام
خون لخته بسته است تمامیِ معجرم

شکرِ خدا که خونِ سَرَت بند آمده
دیدی چه کرد چادر خاکی مادرم
حسن لطفی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا