شعر ولادت امام حسين (ع)

من کویرم

من کویرم آمدم تا ابر بارانم کنند
آتشم اما در این شبها گلستانم کنند

شب به شب این در زدن ها کار خود را می کند
هر چه باشم درد ، در این ماه درمانم کنند

من گناهم هر چه هست از نا امیدی کمتر است
غرق عصیانم ، الهی غرق غفرانم کنند

مست دنیایم ولی این شب نشینی ها مرا
مست ِ مست ِ مست از سبحانَ سبحانم کنند

هر چه باشم از محالات است در این بارگاه
بی محلی بر من و حال پریشانم کنند

چهارده شب من در این خانه گدایی کرده ام
تا که امشب آستان بوس حسن جانم کنند

ظلمت محضم ولیکن رو به ماه آورده ام
بر خدای دست و دلبازان پناه آورده ام

ریخت عالم را بهم ، دست عطای مرتضی
هر که را دیدم شده امشب گدای مرتضی

ثانیه ثانیه امشب به گل روی حسن
مرده زنده می کند دارالشفای مرتضی

آی دنیا بعد از این از فقر دیگر بیمه ای
آمده مشکل گشای بچه های مرتضی

لشکر باطل چه آید بر سرش ، الفاتحه …
فاطمه آورده سرلشکر برای مرتضی

آمده تا روزهای تلخ را شیرین کند
آمده غوغا نماید پا به پای مرتضی

کار تزویر و نفاق و ظلم و فتنه زار شد
عالمی مبهوت این شاه و سپهسالار شد

ای مبارک ماه ِ این ماه مبارک یا حسن
آمدی و با تو شد جود و کرم معنا حسن

آشنا و غیر نشناسد مرام فاطمیت
ای دلت دریاتر از دریاتر از دریا حسن

ای که بر زهرا تو اول بار مادر گفته ای
ای بزرگ و ای سرآغاز بنی الزهرا حسن

شیر مرد معرکه ، سردار صفین و جمل
هر کسی که با تو در افتاد شد رسوا حسن

ای که زد صلح تو طعنه تا ابد بر هر چه جنگ
هر چه آید پیش ، باشد پرچمت بالا حسن

اولین شاگرد و شاگرد اول مولا تویی
مرشد شیران بی تکرار عاشورا تویی

ای همیشه چاره سازم دوستت دارم حسن
سرور بنده نوازم دوستت دارم حسن

همدمم ، سنگ صبورم ، ای پناه آخرم
محرم هر درد و رازم دوستت دارم حسن

مهربان آقای من یک بار هم در خانه ات
رد نشد دست نیازم دوستت دارم حسن

بارها با نام تو در طرفه العینی فقط
طی شده راه درازم ،دوستت دارم حسن

هر که خواهد هر چه گوید من مسلمان توام
ای نیازم ای نمازم دوستت دارم حسن

من به مردم گفته ام دارم رفاقت با حسن
آبرویم را نبر روز قیامت یا حسن

یا معزالمومنین ای خسته از بی عارها
آمده جانت به لب از ظاهرا دین دارها

آی لعنت تا قیامت بر مرام روزگار
هیچ کس یاور نشد بر یاور بی یارها

هم به مسجد ، هم به خانه ، هم میان کل شهر
خوب حقت را ادا کردند ای گل ، خارها

ای شهید ماجراهای مگوی روزگار
تا ابد شرمنده ی تو کوچه ها دیوارها

شاه افلاکی من حتی مزار خاکی ات
می زند طعنه به کل کاخ ها دربارها

ای شهید کوچه ها ، تنهاتر از مولا حسن
چشم ماهی های دریا از غمت دریا حسن

 محمد حسین رحیمیان

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا