شعر مدح و مناجات امام زمان (عج)

روضه های مادرت

من نوکری که دائما سربار بوده
تو صاحبی که به من غمخوار بوده

عادت به این کردم بگویم یارم و‌حیف
خیلی تفاوت بین من تا یار بوده

حالی نبوده تا سحر بیدار باشم
یارت ولیکن تا سحر بیدار بوده

بخشیدی و شوق‌گناهم بیشتر شد
کارم همیشه اذیت و آزار بوده

ای وای بر من که گناهانم همیشه
بر روی دوش زخمی تو بار بوده

از بس که اعمالم ظهورت را عقب برد
حس میکنم که در نگاهت خار بوده

آن نوکری را میپسندد حضرتش که
در عاشقی الگوی او عمار بوده

باشد بلند اوازه نام عاشقی که
بر دار رفت و مرجعش تمار بوده

تا دست مان دامان مهدی را بگیرد
دست ابالفضل علی درکار بوده

باید حلالیت گرفت از تو به حقِ…
دستان مجروحی که بردیوار بوده

از بس که سیلی محکم و با کینه بوده
دنیا درون چشم مادر تار بوده

از روضه های مادرت خون میچکد باز…
آن هم دلیل اصلی اش مسمار بوده

محمود شهرستانی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا