شعر وروديه محرم
عزیزم حسین(ع)
رفاقت من و تو بوده از الست حسین
خدا بخواهد اگر تا همیشه هست حسین
خودت بیا و دوباره بگیر دستم را
اگر که رشته پیوندمان گسست حسین
میان اینهمه غم که در این جهان دیدم
غمت چقدر به روی دلم نشست حسین
قرار بود که دل بسته کسی نشوم
نمیشود به تو انگار دل نبست حسین
میان روضه تو حالمان چقدر خوش است
بدون روضه تو حالمان بد است حسین
قرار بود مرا هم به کربلا ببری
ولی نبردی و خیلی دلم شکست حسین
دو قطره اشک کمم را قبول کن آقا
گرفتم آبرویم را به روی دست حسین
بلند مرتبه جایی نشسته قاتل تو
به روی سینه تو رفته شمر پست حسین
پس از تو زینب کبری چه کار خواهد کرد؟
میان اینهمه نامحرمان مست حسین
آرش براری