شعر ولادت امام سجاد (ع)

مرد شب زنده دار سجاده

روزمیلادتان چه روزی بود

در مدینه هوا بهاری بود

برق می زد نگاهتان ازعشق

وقت یک عکس یادگاری بود

روزمیلادتان چه روزی بود

چشم عالمبه دست ِ آقا بود

سر تبریک گفتن ِ به حسین

بین خورشید و ماه عوا بود

روزمیلادتان خدا خندید

 فتبارک دوباره نازل شد

حضرت حق برای شیعه ی تو

امتیازات ویژه قائل شد

 روزمیلادتان زحل پا شد

غسل در آبحوض ِکوثر کرد

شادباش شبه آسمانی ها

گوش آل امیه را کر کرد

 روزمیلادتان نسیم آمد

غنچه هارا یکی یکی وا کرد

خنده هایت و بسکه شیرین بود

هوس شیرو شهد ِخرما کرد

ای کلیم مدینه ی نبوی

مرد شبزنده دار سجاده

همه ی عرش تحت سلطه ی توست

حضرت شهریار سجاده

آسمان هابه پات افتادند

هر زمانی به سجده افتادی

با زبورصحیفه ات آقا

درس دلداده گی به ما دادی

آمد ابلیس شکل یک افعی

نقشه ای شوم را رقم بزند

عددی نیستاین فرومایه

که نمازت و را به هم بزند

پوزه اشرا به خاک مالیدی

مرحبا,آفرین,چه پیکاری!

تا سلاح البکاء به دستت هست

چه نیازی که تیغ برداری

 خاک نعلین هایتان آقا

سرمه ی چشم حوریان بهشت

اشکهای زلال نافله ات

عسل ِچشمه ی روان بهشت

 بنده گیرا به من بیاموزید

نروم سمت لااُبالی ها

کاش می شد بخواهی و بشوم

ازابوحمزه ی ثمالی ها

سیدالساجدین دعایی کن

گره ی کورخورده در کارم

غیرازاینجا بگو کجا بروم!؟

با امید آمدم, گرفتارم

 

سیدالعابدین نگاهی کن

بی پناهم مرا تو یاری کن

نوکرتکربلا نرفته هنوز!

تا نمُردم زغصه کاری کن

کربلا گفتم ودلت خون شد

یاد گودال و دشنه افتادی

جگرت سوخ تاز عطش آقا

یاد اطفال تشنه افتادی

خنده ی نحس حرمله؛ آقا

شده کابوس هر شبت ای وای

پیش چشم ترت به یغما رفت

چادر عمه زینبت ای وای

وحید قاسمی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا