شعر شهادت حضرت زهرا (س)

نگاهی سوی بستر

التفاتی جانب این جسم لاغرکن علی
عین من از گریه عین الله راتر کن علی

کار از مرهم گذشته فکر دفن و کفن باش
ناگزیر از رفتنم اصرار کمتر کن علی

زخمهای بسته من هم دهن وا کرده است
بهر اطمینان نگاهی سوی بستر کن علی

بامن این ظلع مکسر راه می آمد اگر
ما بدون هم نمی ماندیم باور کن علی

چله من که درآمد آستین بالابزن
زود بهرکودکانم فکر مادر کن علی

خاطرت بسپارقبل از شستشوی پیکرم
شستشوی لکه خونهای پس در کن علی

آب بسیاری فراهم کن که غسلم مشگل است
بعد از آن گریه برای آب آور کن علی

برسرقبر غریب محسنم رفتی اگر
اندکی هم گریه بر حلقوم اصغر کن علی

بهر تشییع تن زهرا شب از نیمه که رفت
باخبرسلمان و مقداد و ابوذر کن علی

یاامین الله اطفال مراغمخوارباش
بیشتر اما توجه سوی بی سر کن علی

کاسه آب حسینم را بگیر از دست من
جای من هر شب گلوی تشنه راتر کن علی

من برای بی کفن پیراهنی رابافتم
توبرای موی زینب فکرمعجرکن علی

وعده بعدی ما گودال؛بین گرگها
جان من فکر ی برای تیغ و خنجر کن علی

من به گیسوی سپید از خون حنا می بندم و
تو محاسن راخضاب از خون حنجر کن علی

سعید توفیقی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا