شعر وروديه محرم

اشکِ عَلَی الدَّوامِ حسین

به استعانت اشکِ عَلَی الدَّوامِ حسین
شروع می کنم این ماه را به نام حسین

دوباره چشمه ی خونی ز عرش جوشیده
تمام عالمِ امکان سیاه پوشیده

هزار شکر عجینیم با غم تو حسین
رسیده ایم به ماه محرم تو حسین

هزار شُکر که درگیر ماتمت شده ایم
دوباره مُحرِم ماهِ مُحَرَّمت شده ایم

قَبای بندگیِ خویش را کفن کردیم
لباس نوکری شاه را به تن کردیم

اجازه داده خدا تا ثواب کسب کنیم
سیاهه های عزا را دوباره نصب کنیم

میان سینه ی ما آهِ تازه..،دم شده است
بساط چایی و اسپند هم علم شده است

چقدر فرش حسینیّه جا به جا کردیم
چقدر پادویی روضه ی تو را کردیم

بقای نوکری از ربَّنای فاطمه است
به روضه آمدن ما دعای فاطمه است

در این حسینیه تحت لوای مولائیم
به زیر سایه‌ی چادر نماز زهرائیم

خوشا به حال دو چشمی که غرقِ دریا شد
کسی که گریه‌کُن‌ات شد..،عزیز زهرا شد

قسم به کوثر و زمزم،شفاست گریه ی تو
برای هرچه مریضی،دواست گریه ی تو

قسم به تذکره‌ی قدسی خدای جهان
“حسین”..،راه علاج است..،آی بیماران

اسیر معصیتِ ممتدم نکن ارباب
تو را به جان رقیه ردم نکن ارباب

مرا فقیر نگاهت بدانی ام خوب است
گدای شاه خراسان بخوانی ام خوب است

رکوع اشک شدم،گریه‌ی نماز شدم
به جان دختر تو کربلا‌نیاز شدم

چه می شود که به سمتت قدم قدم برسم
چه می شود که دم اربعین حرم برسم

چراغ سرخ دم قتلگاه روشن بود…
هزار نیزه‌ی خونین درون یک تن بود

نفس نفس زدن او به آه بند شده
صدای چکمه ی یک بددهن بلند شده

به خشکی لب آقا لگد نزن ای شمر
به پیش مادر او حرف بد نزن ای شمر

سنان کشانده عقب جمع نیزه‌داران را…
خدا بخیر کند حلق شاه عطشان را

بردیا محمدی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا