شعر شهادت حضرت علی اصغر (ع)
طفل رباب
شِش حجاب از دل برون کُن تا ببینی آفتاب
نور هو را جلوه گر بین ، در وصالش کن شتاب
ای غریق موجِ دنیا از چه رو درمانده ای ؟!؟
دست حاجت حلقه کن ، بر دامن طفل رباب
او علی اما اولولعظمِ سپاه زینب است
جرعه ای نوش از لبِ ، عطشانِ آن دریای آب
عصر عاشورا به گهواره خروشش حیدری ست
گریه اش مثل رقیه ، کفر مطلق را خراب
روی دستان پدر تا عرش بالا می رود
حلق او خشکیده و صحرای خون مثل سراب
تیری آمد چشم ما و یک گِلو خون کرد و رفت
یک طرف مادر اسیر و دست خواهر در طناب
آه ای مظلوم در محشر به آغوش بتول
کن شفاعت خیل این گریه کنانِ بی حساب
شاعر؟؟؟