به نامِ تو نوشته شد تمامِ سرنوشتِ من
حَک شده یاعلی علی به رویِ خِشت خِشتِ من
تَرنُـّمِ دمِ علی نـِقابِ رویِ زشتِ من
قَسیم نار وجَنـَّتی بهشتِ من بهشتِ من
شعر مدح و مناجات
چشمان او تجلی الله اکبر است
در نزد او عوالم امکان مسخر است
ذات خدا از او دو,سه پله فراتر است
هر کس ولای او نپذیرفته کافر است
چنانکه درد ز مرهم جدا نخواهد شد
غم از نگاه تو یکدم جدا نخواهد شد
محرم و صفر و فاطمیه, نه هر روز
دل تو لحظه ای از غم جدا نخواهد شد
ای آفتاب, سایه نشین جمال تو
ای عمر خضر, بسته به آب زلال تو
ای نیستی خلق دو عالم, زوال تو
ای هست و بودِ خلقت و هستی, وبال تو
سامرایی می شوم وقتی هوایی می شوم
از زمین پر می کشم غرق رهایی می شوم
سیّدی ای دومین یاحسن ِ آل علی ع
تو کریمی که چنین گرم گدایی می شوم
دلم برایِ حرم تنگ می شود به خدا
مـنم گـدایِ عـطایِ امـامِ سامـرّا
خدایِ عَـزَّوَجَل می دهد مَـدَد بزنم
دَم از مـرام وُ صـفایِ امامِ سامرّا
آنچه را داریم ما عیسی ابن مریم هم نداشت
قبل از او نه قبل تر,در چنته آدم هم نداشت
دم نمیزد نوح اگر از نام مولایم حسین
عمر طولانی که نه,کشتی محکم هم نداشت
بسته بال و پـَر پرواز مرا جرم و خطا
روی آیینه یِ دل گرد و غبار است خدا
حال و روز دلم انگار به هم ریخته است
این هم آثار دروغ و غیبت و بُخل و ریا
چنانکه درد ز مرهم جدا نخواهد شد
غم از نگاه تو یکدم جدا نخواهد شد
محرم و صفر و فاطمیه, نه هر روز
دل تو لحظه ای از غم جدا نخواهد شد
ما بین بچههای علی فرق نیست که
ترس یزیدیان همه “اصل ولایت” است
بر خاک میکشند تو را این حرامیان
این بیحیا شدن همهاش از لجاجت است
به هر در کوفتم, انگار راهی نیست
به غیر از بی پناهی که پناهی نیست
سکونت در جهنم کرده هر کس که
به سمت آتش عشق تو راهی نیست
مجنون شدم که راهی صحرا کنی مرا
گاهی غبار جاده ی لیلا, کنی مرا
کوچک همیشه دور ز لطف بزرگ نیست
قطره شدم که راهی دریا کنی مرا