متفرقه

امر به معروفی نیست

شعرمن باز در امواج بلا می گرید
قلم از حال بد مردم ما می گرید

نقد تندی دلش از نوع عدالت دارد
گله از سفره ی خالی جماعت دارد

جانباز مدافع حرم حاج امیر حسین حاجی نصیری

یادم میاد قدیما، رو طاقچه خونمون
یه قاب عکس خوشکل از بابای مهربون

بابای پهلونم قوی و کشتی گیره
‏روی تشک حریفو ، همیشه زیر میگیره

شهید مدافع حرم مصطفی صدر زاده

تقدیم به شهید مدافع حرم مصطفی صدر زاده ( سیدابراهیم)

آهای آهای جوونا
مهربونای این شهر
میخام بگم براتون
از آدمای این شهر

شهدای ترور

خوش است لاله‌ی آغاز سررسید شدن
شهید اول صدساله‌ی جدید شدن

چنان که داد به تو رخصت شهادت را
مباد از کرم شاه ناامید شدن

عاشقی

هرکس به ما رویی نشان داده است و دنیا نه
با هرکسی تو خوب تا کردی و با ما نه
شال سیاه و اشک چشم و گریه و زاری
سهم سیه پوشان عاشق گشت، اما نه!

پا پس نکشیم

امروز که دنیا شده مغلوب سیاهی
پا پس نکشیم از درِ این خانه الهی

عمری است که دنیای همه سینه زنان را
گردانده خود شاه ، به یک گوشه نگاهی

اشکِ روضه

هرگز نمی‌گویم که این‌ها نامسلمانند
یا اینکه چیزی از مسلمانی نمی دانند
اما کسانی که به اشکِ روضه خندیدند
روز قیامت از گناه خویش گریانند

آداب روضه

قدیم وقت گرفتاری و بلا مردم
کنار منبر روضه نماز میخواندند
تمامِ سال فقط ظهر روز عاشورا
دو جمله روضه ی باز از ریاض میخواندند

پدر

خدا یک روز اگر در کالبد شکل بشر میشد
پدر میشد پدر میشد پدر میشد پدر میشد

زمان خلقتش تلفیق کردند آب و آتش را
محبت های مادر در ابهت ضربدر میشد

عشق علی

پیر با عشق علی میل جوانی میکند

بعد از آن هم دم به دم لعنت به ثانی میکند

هرکجا مدح علی گفتند زهرا آمده

کار مجلس را همیشه شخص بانی میکند

شیطان بزرگ

شیطان بزرگ، شیطنت کرده
با دین خدا مخالفت کرده
با بغض بگو که بشنود مکرون
نقّاش فرانسوی غلط کرده

یا ایهالرسول

از وهم و خیال خام خود خرسندی؟
پابر دم شیر می نهی می خندی؟
ای صاحب نشریه ی شارلی ابدو
با دست خودت گور خودت را کندی

دکمه بازگشت به بالا