شعر ولادت اميرالمومنين (ع)

حیدر امیرالمومنین(ع)

رازقِ من..بعدِ اللهِ تعالی حیدر است
بهترین خلقِ خدا قطعاً که مولا حیدر است

کیست جز مولای ما عابدترین زاهدترین؟
الگوی صدهاهزاران مثلِ عیسا حیدر است

بسمِ ربِ الرِّسول

بسمِ ربِ الرِّسول ربِّ نبی
و پس از آن عَلیٌ الأَعلا
و سپس روی دفترم بافخر
مینویسم فقط علی مولا

یا علی مولا

مهرش چه ثروتی است به پایان نمی رسد
این موهبت به هر دل و عنوان نمی رسد

این عشق سهم ماست خدا را هزار شکر
گل سهم سبزه شد به بیابان نمی رسد

فقط حیدر امیرالمومنین است

با نام علی حماسه آغاز شده
مولاست که سر منشا اعجاز شده
معنای شکاف روی دیوار‌ این است:
کعبه ز تحیّر دهنش باز شده.

جانم علی(ع)

رسید و با حضور خویش دنیا را مزین کرد
جواب «لن ترانی» را به دنیا آمد و«لن»کرد

میان چاردیواری کعبه آمد و آن گاه؛
برای اهل معنا چارچوبش را معین کرد

یا مظهر العجایب

روزی که قبله منزل بابای خاک شد
کعبه به عشق آمدنش سینه چاک شد

آن روز کار عرش بگو و بخند بود
هوهوی جبرئیل در عالم بلند بود

مولود کعبه

«سه روز» بود، که در مکّه بی‌قراری بود
نگاه کعبه، پر از چشم‌انتظاری بود

«سه روز» صبح شد و، سایبان «حِجر و حَجَر»
سحابِ رحمت و ابرِ امیدواری بود

جانم علی(ع)

فقط کافی است در میدان علی سر را بچرخاند
به دستش لحظه ای تیغ دو پیکر را بچرخاند

چنان با سرعت از این سو به آن سو می رود لشگر
اگر فرصت کند شاید فقط سر را بچرخاند

حیدر مددی

قلم مست است در پس‌کوچه‌ی این شعر دفتر هم
شراب ناب می‌ریزد به کاغذ جای جوهر هم

مضامین بلندی ریخته در شعر کوتاهم
که دارد واژه‌واژه از لب من می‌رود سر هم

علی جانم

چرخانده‌ای به میل خودت روزِگار را
بردی ز قلب عالم امکان قرار را

مردانِ جنگیِ عرب از ترس مرده‌اند
تا دیده‌اند در یَد تو ذوالفقار را

جانم علی(ع)

قلم در دست می گیرم، به اذن ذوالقلم حیدر
به حق والقلم مایسطرون، صاحب قلم حیدر

فتی الا علی کلا ، عطا الا علی حاشا
فتی حیدر عطا حیدر، سخا حیدر، کرم حیدر

جانم علی(ع)

سلطان زمین و آسمان است علی
با دشمن و دوست مهربان است علی
دست همه را روز جزا می گیرد
الحق که امیر مومنان است علی

دکمه بازگشت به بالا