مادر ادب

پسرانم فدای حسین

خون قلبم نه ز داغ پسرم ریخت حسین
آسمان از غم تو روی سرم ریخت حسین

زینب آن نیست که پیش از سفر از پیشم رفت
از غم موی سپیدش جگرم ریخت حسین

روزگار سیاه

با عروساش بین گذر نشسته
رو چادرش خاک چقدر نشسته
چند ماهه که بچه‌هاشو ندیده
چند ماهه اینجا بی‌خبر نشسته

مادر عشق و ادب

عزابگیر بقیع روضه خوان تو رفته

زبان بگیر به شیون زبان تورفته

صدای وای حسینش به گوش می آید

اگرچه صاحب آه و فغان تو رفته

دکمه بازگشت به بالا