شعر ولادت حضرت عباس (ع)

جوانمرد

مشک تو اقیانوس را سیراب خواهد کرد
هُرم نفس هایت زمین را آب خواهد کرد

دریا برای دیدنت آغوش وا کرده ست
دیوانه ات، مرز جنون را جا به جا کرده ست

خورشیدی و سیاره ها دور تو می گردند
سلطانی و شاه و گدا دور تو می گردند

افلاک را گشتم ، نداری هیچ مانندی
یعنی تماشایی ترین خلق خداوندی

در آسمان کربلا زیباترین ماهی
مصداق عبد الصالحی، فانیّ فی اللهی

ای تکیه گاه آسمان، ای حافظ پرچم
بالاتر از دست تو دستی نیست در عالم

“حُر” را نگاه لطف تو مانند عابس کرد
در چشم تو نور علی را می توان حس کرد

با دیدنت دنیا زبانش بند می آید
روی لب ارباب مان لبخند می آید

پای تو می ریزد خدا دار و ندارش را
حیدر به دستت می سپارد ذوالفقارش را

نبض زمین و آسمان در دست های توست
بی شک تمام کهکشان ها زیر پای توست

باران عشقی! قبله ی امواج دریایی
هر جا که حرفی از جوانمردی ست آنجایی

در آسمان علقمه پرواز خواهی کرد
با دست های خود گره ها باز خواهی کرد

با دست هایی که برآنها بوسه زد حیدر
با دست هایی که شود گهواره اصغر . ..

قبل از ازل بودی… شبیه حیدر و زهرا
پلکی زدی و بعد از آن آغاز شد دنیا

با یک نگاهت آسمان را آفریدی، بعد
از روح خود در جسم این دنیا دمیدی، بعد

مشکی به دوش انداختی، سقا شدی… سقا
زانو زدی در پیشگاه زینب کبری

ای آنکه میگردی به گِرد محمل زینب
با دیدنت آرام می گیرد دل زینب

از پیشگاهت قطره، اقیانوس برگشته
کی سائلی از کوی تو مایوس برگشته

دست کریمت عالمی را بنده ی خود کرد
لبهای خشکت آب را شرمنده ی خود کرد

احسان نرگسی رضاپور

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا