مانده ام تنها تر از تنها، نگاهم کن حسین(ع)
خسته ام! خسته از این دنیا، نگاهم کن حسین(ع)
دستهایم نذر چشمانت سخاوتمند بود
کو؟ کجا رفت آن دل دریا؟! نگاهم کن حسین(ع)
با خجالت گوشۂ هیئت نشستم غرق اشک
روسیاهم! آمدم آقا، نگاهم کن حسین(ع)
نفْس طغیان کرد و از من حالِ خوبم را گرفت
با خود آوردم گناهم را، نگاهم کن حسین(ع)
خوب میدانم بدم امّا بزرگی کن بیا…
در میام روضه این شب ها، نگاهم کن حسین(ع)
با دل و جان مادرت را دوست دارم مثل حُر
پس به جان مادرت زهرا(س)نگاهم کن حسین(ع)
کنج کشتیِ نجاتت کاش جایی داشتم
کاش جایی داشتم آنجا، نگاهم کن حسین(ع)
در دو دنیا مطمئنّم که به دردم میخوری
من به دردت میخورم آیا؟! نگاهم کن حسین(ع)
مرضیه عاطفی