شعر مدح و مناجات

بوریا

 

اگر که ذکر لبم غیر ربنا نشود

به جز وصال تو مقصود آتنا نشود

چقدر هی شب جمعه بیاید و برود

و روزی من بیچاره کربلا نشود؟

شفا گرفته ام اما چرا فراق حسین

به تربت دل گودال هم دوا نشود؟

خدا کند که نیاید شبی که از غم تو

سرشک ناب به چشم من آشنا نشود

رگ حیات , فدای کسی که در قتلش

به غیر ذات خداوند خون بها نشود

خدا کند که به هنگام مرگ , جز نامت

صدای دیگر از این حنجره رها نشود

چگونه تن بسپارم به دست تابوتم

که حامل تن شهزاده جز عبا نشود؟

فقیه , درس تو بحث کفن شده؟ بس کن

کفن برای بدن غیر بوریا نشود

خدا کند که بگرییم تا هلاک شویم

اگرچه حق تو با مرگ هم ادا نشود

**********

به قصد قربت , هر کس رسید زد اما

به قدر قربت آن کس که زد عصا نشود

تو تیر خورده ای اما برای خواهر تو

هزار تیر سه شعبه چو ناسزا نشود

سید علی احمدی

 

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا