بی گمان از چون تو ماهی مهربانی بهتر است
قصد رفتن کرده ای اما بمانی بهتر است
گرچه ناچارم به ماندن بی تو در دنیا ولی
مرگ در چشم من از این زندگانی بهتر است
خم شدی خم میروی خم مینشینی پیش من
بر نخیزی اینچنین ای قد کمانی بهتر است
از رخت پیداست که داری اذیت می شوی
پس غم این خسته را هر چه ندانی بهتر است
تا صدایم میزنی, امّید پیدا میکنم
بیشتر نام مرا بر لب بخوانی بهتر است
حرکت دستان تو خانه خرابش میکند
درد دل با زینب از نوع زبانی بهتر است
جعفر ابوالفتحی