شعر شهادت حضرت عباس (ع)

دون ماه قدم می زنم سحر ها را

بدون ماه قدم می زنم سحر ها را

گرفته اند از این آسمان قمرها را

چقدر خاک سرش ریخته است معلوم است

رسانده است به خانم کسی خبرها را


نگاه کن سر پیری چه بی عصا مانده

گرفته اند از این پیر زن پسر ها را

چه مشکل است که از چهار تا پسرهایش

بیاورند برایش فقط سپرها را

نشسته است سر راه , روضه می خواند

که در بیاورد آه …آه رهگذرها را

ندیده است اگر چه ولی خبر دارد

سر عمود عوض کرده شکل سرها را

کنار آب دو تا دست بر روی یک دست

رسانده است به ما خانم این خبرها را

بشیر آمد و گفتی که از حسین بگو

ز عون دم زد و گفتی که از حسین بگو

ستاره بودی و یکدفعه آفتاب شدی

برای خانه مولا که انتخاب شدی

به خانه ی ولی الله اعظم آمدی و

دلیل عزت قوم بنی کلاب شدی

به جای اینکه شوی مدعی همسری اش

کنیز حلقه به گوش ابوتراب شدی

تنور خانه ی حیدر دوباره گرم شد و

برای چرخش دستاس انتخاب شدی

چهار تا پسر آورده ای برای علی

که جای فاطمه ام البنین خطاب شدی

دلت همیشه چنین شوهری دعا میکرد

تو مثل حضرت صدیقه مستجاب شدی

اگر چه ضرب غلافی به بازویت نگرفت

میان کوچه به دیوار زانویت نگرفت

تو را به قصد جسارت کسی اسیر نکرد

به چادر عربی تو خار گیر نکرد

تو را که فرق علی دیده ای و خون حسن

به غیر کرببلا هیچ چیز پیر نکرد

به احترام همان تکه بوریا دیگر

زمین خانه ی تو نیت حصیر نکرد

از آن زمان که شنیدی خزان گلها را

هوای کوی تو باغ دل پذیر نکرد

چه خوب شد که نبودی و کربلا بینی

که دست دشمن دون رحم بر صغیر نکرد

به نعل تازه گرفتند تا بدن ها را

به ضرب دست لگد میزدن زن ها را


علی اکبر لطیفیان

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

‫۳ دیدگاه ها

  1. سلام
    خداقوت

    اولین نمایشگاه عکس با موضوع "عکس فاطمی…" بمناسبت شهادت بی بی دوعالم حضرت صدیقه کبری،فاطمه زهرا(سلام الله علیها) افتتاح شد.
    از تمام همراهان فاطمی برای حضور در این نمایشگاه دعوت بعمل می آید.

    مکان: bibi-bi-haram.blogfa.com (وبلاگ"ما گوشه نشینان غم فاطمه ایم")

    باتشکر

    ما گوشه نشینان غم فاطمه ایم…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا