شعر شهادت اهل بيت (ع)شعر شهادت حضرت زهرا (س)
روضه فاطمیه
شبهای درد و نافله و بیقراری ام
چشم خداست شاهد شب زنده داری ام
گاهی میان گریه که از هوش میروم
اشک علیست آنکه میاید به یاری ام
چندیست نان نپخته و کاری نکرده ام
شرمنده کنیزم از این خانه داری ام
پیری زودرس به سراغ من آمده
برگ و بری ندارم اگرچه بهاری ام
همسایه ها به مرگ من انگار راضی اند
دلگیر از این محله و این همجواری ام
زخمم به یک اشاره دهن باز میکند
شب تا سحر مراقب این زخم کاری ام
آتش حریف سوره قران نمیشود
من کوثرم که در دل تاریخ جاری ام
من رهبرم علیست که حق در مدار اوست
شکر خدا شهید ولایت مداری ام
مصطفی متولی