صاحب کرم
آن که تا حشر مرا نوکر حیدر کرده
روزی شعر مرا چند برابر کرده
یا علی های مرا یا علی اکبر کرده
روزی ما همه در دست علی افتاده
سربلندیم درْ این خانه، ولی افتاده
رحمت واسعه از عرش خدا می بارد
گل لبخند به لب های زمین می کارد
پسر ارشد ارباب خوش آمد دارد
بنویسید که فرزند حسین آمده است
بنویسید به او نور دو عین آمده است
ما که دیدیم همه قوت ایمانش را
ما که دیدیم همه رحمت چشمانش را
ما که دیدیم همه سفره ی احسانش را
صف کشیدند گداها که کریم آمده است
صاحب سفره ی احسان قدیم آمده است
صبح امید پس از شام سیاه آمده است
بنویسید که خورشید که ماه آمده است
حسن دوم این قوم ز راه آمده است
دل ارباب جهان در هیجان آمده است
حسنی خُلق ترین، خلقِ جهان آمده است
چه بگوییم در اوصاف حسین و پسرش
چه بگوییم در اوصاف سجود سحرش
چه بگوییم در اوصاف رخ چون قمرش
کرده روشن مه او راه بنی هاشم را
می شود دید در او ماه بنی هاشم را
این پسر نیز همانند علی شیر خداست
ضربه ی تیغ علی ضربه ی شمشیر خداست
در نفس هاش فقط نغمه ی تکبیر خداست
بنویسید که او مست حسین بن علی است
ذوالفقاری است که در دست حسین بن علی است
این پسر یک تنه خود قدرت لشکر دارد
باید او مثل علی تیغ دو دم بردارد
هر چه خوبان همه دارند، فراتر دارد
بنویسید که از رویش علی می بارد
*چه نیازی دگر این مرد به جوشن دارد*
بنویسید علی بن حسین و حسن است
احمد و فاطمه و حیدرِ در یک بدن است
به خداوند که او بند دل پنج تن است
همه ی پنج تن آل عبا را یک جا
هدیه داده است خداوند به ام لیلا
وحید محمدی