طعنه شنید
غربت کشیده آشنایش فرق دارد
آهش… صدایش… گریه هایش فرق دارد
فهمیده هر کس ذره ای دوری چشیده
هجران زده حال و هوایش فرق دارد
گیرم که مجنون در مسیر عشق لیلا
طعنه شنید اصلا برایش فرق دارد؟!
بالش بسوزد, سر برای شمع دارد
پروانه وادیِ فنایش فرق دارد
با من نگویید این قَدَر از طب و مرهم
بیماریِ هجران دوایش فرق دارد
پایان دلتنگیِ یعقوب است یوسف
اما دل من ماجرایش فرق دارد
قلبی که خون شد از فراق حضرت دوست
“یابن الحسن آقا بیا” یش فرق دارد
لطف و کرم بر اغنیا فرقی ندارد
اما گدا خیلی برایش فرق دارد
چیزی ندارم غیرِ اشک و مهر زهرا
عشقِ نگار است و بهایش فرق دارد
بارِ محبت هر کسی برداشت, دینش…
…از ابتدا تا انتهایش فرق دارد
پرواز ما بسته به وتر اهل بیت است
پربسته, رفتن تا خدایش فرق دارد
گمراه کن من را به زلف تابدارش
عاشق شدن هم إهْدنایش فرق دارد
سردابِ سامرا… سحر… با سینه زن ها
سرگشته سرتاسر صفایش فرق دارد
زائر اگر یک بار نه یک لحظه حتی…
…با یار باشد, کربلایش فرق دارد
محمد جواد شیرازی