شعر مدح و مناجات امام زمان (عج)

علتِ اشک

عده ای بی خبر از علتِ اشک

بـا مـن از  کار خـدا می گـویند

ظاهرا چاره ی این حال مرا

در تسـلای دلـم می جویند

ناگـزیـرم کـه بـجنـبانـم سـر

مـحـض تـأیید ؛ تبسم بـزنـم

چاره ای نیست که فریاد تو را

بی هـوا بـر سـر  مـردم بزنم

من فقـط فکـر تـو در  سر دارم

خنده ای کن , به دلم روح بده

اشک در سیل کشیده ست مرا

خبـر از « مـعجزه ی نـوح » بـده

ای مسافر , سفرت طول کشید

عـزم بـرگـشـت نـداری انگـار  !!!

مُردَم از  چشم به راهی , برگرد

« دست از کُشتن صبرم بردار »

طعنه زد عقل که : «برمی گردد

ظرف صد سال وَ یا سیصد سال

منتظر باش , تـو  هم  مثل همه

بر سرت شیره ی دیدار , بِمال»

گفتم : ای عقل , جوابت اینست

« مـن فـقـط مـعـتـکـفِ احــزانــم

مثل یعقوب ,نمی خواهم چشم

تـا ابـد مـنـتـظـرش مـی مـانم »

 یاسر قربانی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

یک دیدگاه

  1. سلام
    وبلاگت عالیه خیلی خوشم اومد
    پستات که دیگه حرف نداره
    میتونم درخواست کنم بیای به وبلاگ من هم سر بزنی
    خواهش میکنم اومدی نظر بزاریا
    اگه بیای نظر و آدرس وبت را بزاری مطمئن باش پشیمون نمیشی
    منتظرتما
    یه دنیا ممنون که پیامم را خوندی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا