شعر شهادت حضرت علی اصغر (ع)

غنچه

فقطنه غنچه خود عاشقانه بو می کرد

تمامغربت خود روی دست رو می کرد

جوابقطره ای از آب حرمله تیری

رهابه سوی سفیدی آن گلو می کرد

سهشعبه از سه طرف پاره کرد و بیرون زد

پدرزخون گلوی پسر وضو می کرد

نهانبه زیر عبا کرد و با خدای خودش

حدیثغصه ی این داغ موبه مو می کرد

رسیدهبود به مو و برای افتادن

سریبه تیر سه شعبه بگو مگو می کرد

رسیدمادرش از خیمه با حسرت

نمازگریه سر خاک بر او می کرد

 

شاعر:  ؟؟؟

 

 

 

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

‫۳ دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا