قبله گاه من
منم آشنای تو یا حسین ، منم و ولای تو یا حسین
دلِ بی قرار و شکسته ام ، شده مبتلای تو یا حسین
شده قبله گاه نگاه من ، حرم و سرای تو یا حسین
به دلم هر آن چه که می رسد ، رسد از خدای تو یا حسین
به خدا که قبله ی جان من شده کربلای تو یا حسین
به کجا روم ز حریم تو ، که تو خود برای منی بهشت
به فدای نام مطهرت ، که خدا به روی دلم نوشت
که چگونه شکر خدا کنم ، که مرا به مهر و غمت سرشت
منم و غلامیِ درگه ات ، که برای من شده سرنوشت
به تمام اهل جنان بگو ، که منم گدای تو یا حسین
ز ازل نموده ای دلبری ، به فدای چهره ی ماه تو
تو ز نسل فاتح خیبری ، همه ی یلان به پناه تو
همه ی جهان و جهانیان ، به امید نیمه نگاه تو
منم ای ستاره ی فاطمه ، سائلی نشسته به راه تو
همه آفرینش و خلقتش ، بُوَد از برای تو یا حسین
به ولای و مهر و محبتت ، به صفای ذات و حقیقتت
دو جهان و هر چه میان آن ، همه مستمند کرامتت
همه ذره های وجود و عدم ، شده بی قرار عنایتت
همه قدسیان و فرشتگان ، همگی فدایی عترتت
بوسه گاه عرش و ملائکه ، خاک زیر پای تو یا حسین
تو همه حقیقت عالمی ، ز تبار حضرت خاتمی
به شکستگانِ شکسته دل ، تو دوا و رافع هر غمی
بِنِگر به جمله ی ماسوا ، تو که فخر عالم و آدمی
به همه جهان تو سرآمدی ، به دلم تو ذکر دمادمی
تو مقدمی تو معظمی ، دو جهان سرای تو یا حسین
محمد مبشری