شعر مدح و مناجات امام زمان (عج)
مولای من
مثل قدیم چشم مرا گریه دار کن
نزدیک عید حال مرا نو نوار کن
ایندفعه هم بیا بده توبه مرا سپس
از بندگان حضرت پروردگار کن
برگ و برم تمام، شده زرد و بی ثمر
پاییز را بگیر و دلم را بهار کن
“اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است”
اصلا مرا ببر نجف و هم جوار کن
خیلی شکسته ام دل چون شیشه تو را
چیزی بگو کمی سر نوکر هوار کن
هر روز بوده است دعایم که ای خدا
من را فدایی سر راه نگار کن
به حال و روز من تو فقط غصه میخوری
من را فقط به هجر خودت غصه دار کن
من از پس امور خودم بر نیامدم
بر من خودت بگو چه نکن یا چکار کن
صیاد قلب های محبین فاطمه
رحمی کن و بیا دل من را شکار کن
تو که به فکر نان شبم نیز بوده ای
فکری به حال سختی این انتظار کن
روز دهم امام چهارم به عمه گفت
با خواهران من به بیابان فرار کن
در راه مادر علی اصغر به عمه گفت
فکری به حال مستی این نیزه دار کن
بهمن ترکمانی