نبی مکرم
می بنوش از پیالهی توحید
سجدهای کن حوالهی توحید
میرسد از سلالهی توحید
آنکه در عرش احمدش خوانند
در زمین هم محمدش خوانند
آمنه ماهتاب آورده
گوهری نابِناب آورده
طفل نه, آفتاب آورده
هدیهای از خداست این کودک
خاتمالانبیاست این کودک
معنی لفظ آبرو آمد
صاحب تاج تُنفِقوا آمد
طاق کسری بلرز او آمد
تیری از او به چشم شیطان رفت
ابرهه زیر سنگ باران رفت
او امین خدا و مخلوق است
از وجودش وجود مرزوق است
تشنه کام زلالش عیّوق است
غضب او حمیم میسازد
یکنگاهش کلیم میسازد
کعبه حرمت گرفت با احمد
دین اصالت گرفت با احمد
وحی قوت گرفت با احمد
پیکر شرع را نبی جان است
کلماتش تمام قرآن است
مجلسآراست همچو گل اخلاق
بین خلق و خداست پل اخلاق
مصطفای مکارمالاخلاق
علّت بعثتش همین بودهاست
صادقالوعده و امین بودهاست
مکتب مصطفی, ابوذرساز
حُبّ زهراش, حوضکوثرساز
بیتعارف, نبیست حیدرساز
بی محمد اگر وجود نبود
بی علی هم نبی نبود نبود
احمد و حیدرند یک ریشه
ذوب وحدانیت خداپیشه
جرعه نوشاند از یک اندیشه
عبد حقّند و مست فاطمهاند
هردو ممنون دست فاطمهاند
دست زهرا کمال پروده
چشمهساری زلال پرورده
یازده بیمثال پرورده
کار زهراست عزتی گر هست
دین و قرآن و عترتی گر هست
امیر عظیمی