شعر مناجات با خدا
نشان گدایی
ما دل نبسته ایم به اوضاع کارخویش
دل خوش نکرده ایم به این کوله بارخویش
باید خدا به داد دل بی کسم رسد
شیطان کُند وگرنه دلم را شکارخویش
رخت و لباس پاره نشان گدایی است
ما را کریم رد نکند از جوار خویش
سوگند خورده است که بخشنده میشویم
پس آمده است با همه ی اعتبار خویش
او قول داده است که ما را نمی زند!
خوبان نمی زنند به زیر قرار خویش
با ذره پروری به چه جایی رسیده ایم
ما را نشانده اند کریمان کنار خویش
پروانه ایم و دور علی بال می زنیم
خارج نمی شود دل ما از مدار خویش
فردای حشر فاطمه دنبال کار ماست
کار تمام خلق می افتد به یار خویش
تا بشنویم نام حسین گریه می کنیم
یکباره می دهیم ز دست اختیار خویش
علی اکبر لطیفیان