شعر مدح امام حسين (ع)

هر کسی

هر کسی رو به توآورد جهان آرا شد

مورد مرحمت انسیهالحورا شد

کودکی بودم و بااسم تو مأنوس شدم

پایِ عشقت بهسُویدایٍ دل من وا شد

هر که نوکر بهکسی گشت همان نوکر ماند

هر کسی نوکردربار تو شد آقا شد

در زدم بر در هرخانه دری باز نشد

جز درِ خانه ی تو٬ در نزده در وا شد

ریزه خواران سرسفره ی تو شاهانند

آرزومند گداییدرت موسی شد

پسر مریم اگر جانبدهد بی جان را

هر دمی از نفستباز دم عیسی شد

تو نگاهم نکنی دربَرِ مردم هیچم

نگهت غزت دنیایمن و عقبی شد

عاشقی را که توتأیید کنی مَحرم توست

همچو سلمان که بهدربار شما منی شد

سینه زن های تودر رتبه همه سلطانند

این مقامیست کهبا دست علی امضا شد

گریه کردن به شماروزی هر چشمی نیست

این متاعیست کهدر عالم زَر اهدا شد

روزیِ اشک مرا درغم خود افزون کن

همچنان قطره کهاز لطف شما دریا شد

هیچکس از لبخشکیده ی تو نَه نشنید

نظر لطف شما شاملنوکر ها شد

سعید خرازی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا