چکنم بی تواگرزنده بمانم,چکنم
کاش میشدکه دراین شهرنمانم,چکنم
تاسحرخواب نداری ودعاگوی منی
شده بیماری توقاتل جانم,چکنم
مردم ازگریه ی توخسته,توازگریه ی من
اشک ازدیده زداغت نفشانم,چکنم
منکه صدهاگره کوربدستم واشد
گرهم روی گره خورده ندانم,چکنم
حاضرم جان بدهم چهره ی خودبازکنی
گرچه شرمنده ازاین روی نهانم,چکنم
تامغیره رسدازراه حسن(ع)میلرزد
من به حال پسرم بس نگرانم,چکنم
گیرم ازکوچه بیادت رفت و آمدنکنم
بادرسوخته ی خانه ندانم,چکنم
ای زمین خورده علی(ع)هست زمین خورده ی تو
بیش ازین نیست به تن,تاب وتوانم,چکنم
به یقین حرف دلم بودکه ((انسانی))گفت:,
من زمین خورده ترین مردزمانم,چکنم
سعیدخرازی