پای این بستر نشد بیدارباشم یک شبی
مرهمی بهرت بیارم..یارباشم یک شبی
حق بیماراست ناله سرکند بی اضطراب
ناله کن..تا که منم غمخوار باشم یک شبی
خواهشا!چیزی طلب کن تا علی کاری کند
هیچ میدانی نشد پر کار باشم یک شبی
بستری بیمار من!تا کی سکوت و اختفا؟
صحبتی..تا محرم اسرار باشم یک شبی
پشت در که می رسم حالم دگرگون می شود
کاش من هم کشته ی مسمار باشم یک شبی
درد بسیاری کشیدی در میان خلوتت
پای این بستر نشد بیدارباشم یک شبی
محسن را حت حق