باید برای دل ز تو فرصت بگیرم
باید برایش ساعتی خلوت بگیرم
دیشب برای بار چندم داشت اصرار
با گریه از تو قول یک صحبت بگیرم
بیچاره کردم این دل وامانده ام را
دادش درآمد بس که من عزلت بگیرم
درد فراق و درد عشق و درد یارم
این درد ها را میکشم قیمت بگیرم
من زیر بار این نصیحت ها نرفتم
کمتر ز چشمان خودم زحمت بگیرم
قسمت اگر این شد نبینم روی دلبر
یک روز خاکی بر سر قسمت بگیرم
می آییم اما برنمیگردم ز کویت
من از اویس مصطفی عبرت بگیرم
یوسف خریدن نه تو را یک بار دیدن
ما را بس است و میروم نوبت بگیرم
آقا هوای دوریت بی طاقتم کرد
باید دوباره روضه غربت بگیرم
زینب کمک کردن به تو روی دلش ماند
باید زچشمم گریه ی حسرت بگیرم
مجید سلیمانپور