شعر مدح و مناجات امام رضا (ع)

اجابت کن

اجابت کن گدایی را بر احوالات بارانی

که خشکی برده از یادم رسوم عبد و سلطانی

به پایم شوره زاری شد به لطفت یا کریم, اما

برآشفتم نمک دان ها ز دستانم چه آسانی

یا حضرت ثامن الحجج

در کنار حرمت سینه جلا می گیرد

چشم و دست و سر و دل بوی خدا می گیرد

با دخیل بستن بر پنجره ی فولادت

هر گدا , تذکره ی کرببلا می گیرد

رضارسولی

 

دوباره آمده ام

دوباره  آمده ام  تا  غزل ترانه  کنم
 شبانه  گریه ی جانسوزعاشقانه  کنم

بر آستان تو روی  نیازمن  برخاک
 که آبرو طلب از خاک  آستانه  کنم

خورشید

از افق های دور آمده است

سمت جغرافیای چشمانت

     آبرودست وپاکندخورشید

تا که باشد بجای چشمانت

دربار سلطان

دلم جز به مهر تو سامان ندارد

دمی زندگی بی تو امکان ندارد

 نباشد فقیر آن که بی مال و پول است

فقیر آن که مثل تو سلطان ندارد

بهترین نقطه دنیا

بهترین نقطه دنیا حرم سلطان است.

پاکتر از دل دریا حرم سلطان است.

بی پناهی؟ اگراز غصه به خود می پیچی

التیام همه غمها حرم سلطان است.

گرد و غبار حرم

حالا که نیامدم دمت را بفرست

من نیستم آن جا کرمت را بفرست

گفتم که مریضم و دوا می خواهم

پس گرد و غبار حرمت را بفرست

 علی اکبر لطیفیان

 

دور هشتم

نیست گاهی, هیچ راهی, جز به شاهی رو زدن

با غمی سنگین رسیدن پیش او زانو زدن

ظهرِ گرما, صحن سقاخانه می چسبد چقدر

ضامن آهو شنیدن, بعد از آن «یا هو» زدن

قیمت ِعشق

بی کلاف آمدم سربازار

قیمتِ عشق رایگان شده است

!بد قیافه ترین کلاغ جهان

عاشق چشم هایتان شده است

جهانِ بودنم بی تو

جهانِ بودنم بی تو اجاری است
محیط بسته ذهنم اداری است
“دلی دارم خریدار محبت”
اتاق خالی قلبم تجاری است

سفرۀ کریم

آرام کن به جامی شور و نوای ما را

سلطانی و دمَت گرم داری هوای ما را

از سفرۀ کریمان عمری ست فیض بردیم

پر کرده ای همیشه تو کسیه های ما را

باب الجواد

انعکاس شور و امید شعف باب الجواد

زائر تو ایستاده جان به کف باب الجواد

این بلا تکلیفی اش ارثیه کرب و بلاست

یک طرف باب الرضا و یک طرف باب الجواد

دکمه بازگشت به بالا