نور توحید عیان است شب جمعه حرم
واقعاً مثل جنان است شب جمعه حرم
به خداوند و همه عالم امکان سوگند
بهترین جای جهان است شب جمعه حرم
نور توحید عیان است شب جمعه حرم
واقعاً مثل جنان است شب جمعه حرم
به خداوند و همه عالم امکان سوگند
بهترین جای جهان است شب جمعه حرم
خوب است روضه روضه ی ارباب بهتر است
از این جهت که گریه کُنِ روضه مادر است
باید که طفل اشک بیاید به گونه ام
وقتی که پلک , دست به سینه دم در است
ای مظهر کمال و درخشندگی حسین
من آمدم تا که کنم بندگی حسین
من بنده ی توأم به کسی رو نمیزنم
پیش کسی به غیر تو زانو نمیزنم
ﻧﮕﻔﺘﻨﯽ ﺳﺖ ﻏﻢ ﺑﯽ ﺷﻤﺎﺭ ﺍﻧﮕﺸﺘﺮ
ﭼﻨﺎﻥ ﻋﻘﯿﻖ, ﺷﺪﻡ ﺩﺍﻍ ﺩﺍﺭ ﺍﻧﮕﺸﺘﺮ
ﺑﻪ ﻣﺸﮏ ﻃﻌﻨﻪ ﺯﺩﻩ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﻗﺤﻄﯽ ﺁﺏ
ﺧﻮﺷﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﻟﺐ ﺁﺑﺪﺍﺭ ﺍﻧﮕﺸﺘﺮ
دل بسته ام به دلبر پایین پای تو
پر می زند کبوتر دل در هوای تو
باشد قرار سینه ی آشفته ام حسین
ذکر فضائل حرم و کربلای تو
گرچه درراه عشق جازده ام
من به این نفس پشت پازده ام
روی من را زمین نزن آقا
من که قید بجز تورا زده ام
میرسم تا خدای ثارالله
میزنم تا صدای ثارالله
ایل و اجدا من همه هستند
ریزه خوار و گدای ثارالله
گوشه نشینی اوج معراج است گاهی
ما عاشقان در انزوا باشیم بهتر..
مثل وهب که با زنش آمد کنارت
ماهِ عسل کرببلا باشیم بهتر
حامد جولازاده
زسوز سینه برای تو باز می خوانم
به نغمه های حزین حجاز می خوانم
نوای اکبر ناظم ندارم اما باز
نوازشم بکنی دلنواز می خوانم
من از دیار غزلهای ابن مکفوفم
ببخش محضرتان روضه باز می خوانم
مهدی نظری
از آنزمان که غلام توام بزرگ شدم
هزار شکر که پای علم بزرگ شدم
غذای هرکس و ناکس به من نمی سازد
منی که برسرخوان کرم بزرگ شدم
زکودکی شده ذکر لبم حسین حسین
من عاشقم به هوای حرم بزرگ شدم
مهدی نظری
دردی مثال درد و غمت, میشود مگر؟
رنگی سیاهی علمت, میشود مگر؟
ای کشته ی فتاده به هامون,قتیل اشک
کس ناامید از کرمت, میشود مگر؟
در جهانی که در آن شوق به فردا هیچ است
تا تو امید منی غصه و غم ها هیچ است
به طبیبان جهان رو نزنم در هر حال
درد تا درد حسین است مداوا هیچ است