شعر مناجات امام حسين (ع)

عزیزم حسین(ع)

به چنگ آورده ام با خون دل پروانه بودن را
خدا از ما نگیرد نوکر این خانه بودن را

منم آن نوکری که، سوختن را دوست می دارد
غریبانه غریب بی کفن را دوست می دارد

عشق حسین(ع)

در تمام عمر دنبال نگاه دلبرم
با همین امید دائم در هوایش می پرم

هر زمانی صاحب خانه عتابم میکند
می‌فرستد در پی ام می‌داند این دور و برم

شعر _امام حسین(ع)

توبه کردیم که دیگر غم دنیا نخوریم
تا حسین هست غم روزی فردا نخوریم
توبه کردیم که تا سایه هیأت باقی ست
لحظه ای حسرت فردوس خدا را نخوریم

عزیزم حسین(ع)

گرد ممزوج خاک قتلگهم
از خود آقا مرا جدا نکنی
هر چه خواهی بکن ولی ارباب
دورم از شهر کربلا نکنی

کرب و بلا

گیرم اصلا نبری کرب و بلا چندین سال
کرمت را که نباید ببرم زیر سؤال

من همینقدر که نامت به زبانم جاریست
به تو مدیونم و هستم به خدا خوش اقبال

پرم سوخته

با این که پرم سوخته اما جگرم هست
از داغ تو تا روز ابد چشم ترم هست

“تا یار که را خواهد و میلش به که باشد”
من که همه آن سوی تو شوق سفرم هست

یا ولی الله

خدا کند که دلم را فدای یار کنم
به این بهانه مگر رنج را مهار کنم

مرا مجال گریز از حصار داغِ تو نیست
بگو چگونه ز دست غمت فرار کنم!

حسین جانم

من کی بودم یه آس و پاس بی کس
یه از همه رونده شده تو‌ دنیا
تو کی بودی حسین دلتنگیام
هوامو داشتی شبیه یه بابا

یا ولی الله

در خاستگاه رنج ، مجالِ سُرور نیست
قلبی که سوخت پای فراقت ، صبور نیست

هرجا که شمع بود ، پرم را گذاشتم
تا شعله ای به طعنه نگوید ، غیور نیست!

موج عشقت

از موج عشقت، اشک در جوش و خروش آید
با گفتن از تو، عاشقِ مدهوش هوش آید

از خَلعت شاهانه‌ی تو آبرو دارد
آن‌کس که در میخانه‌ی تو خِرقه‌پوش آید

حسین جان(ع)

من منتظر هستم که باشم‌بیشتر با تو
من منتظر هستم عزیزم پس خبر با تو

هرکس که دارد ادعای عشق میفهمد
طعم محبت را نمیفهمد مگر با تو

عزیزم حسین(ع)

بیا اجازه بده میهمان تو باشم
تمام آرزویم هست از آن تو باشم

منی که بنجلم و کس پی خریدم نیست
به چشم آیم اگر در دکان تو باشم

دکمه بازگشت به بالا