شعر مناجات امام حسين (ع)

می نشینم , در خیالم با تو خلوت می کنم باز هم دل را به پابوسیت , دعوت می کـنم

می نشینم , در خیالم با تو خلوت می کنم
باز هم دل را به پابوسیت , دعوت می کـنم

می روم با سر فرو , بین فُراتِ اشکِ خویش
“ارتمـاسی”هم شده غـسـل زیارت می کنم

یا أکرمَ الکِرام, و یا أشفق الشفیق یا أجودَ الجواد, و یا أرفقَ الرفیق

یا أکرمَ الکِرام, و یا أشفق الشفیق
یا أجودَ الجواد, و یا أرفقَ الرفیق
دلبسته ام به لطف تو یا رکنی الوثیق
همسایه ام برای تو یا جاری اللَصیق

همان خدا که برایم بلا تراشیده

همان خدا که برایم بلا تراشیده
میان درد و بلا هم دوا تراشیده

اگرچه دردسر از هر طرف سرم بارید
گلایه ای نکنم او چرا تراشیده

هر وقت پایان محرم میشود پیدا

هر وقت پایان محرم میشود پیدا
این دل بهم میریزد و غم میشود پیدا

من گشته ام, در هیچ جا پیدا نخواهد شد
حال خوشى که زیر پرچم میشود پیدا

گر به شأنت واژه ها دارد روایت میشود

گر به شأنت واژه ها دارد روایت میشود
فیضِ شعر از جانب لطفت عنایت میشود

یک زمان از گریه آسایش ندارد چشم من
تا شنیدم اشک های من دوایت میشود

بر روزگار زار خودم گریه می کنم

بر روزگار زار خودم گریه می کنم
بر دوری ام ز یار خودم گریه می کنم

سال هاست می شود حرمت را ندیده ام
از دوری از دیار خودم گریه می کنم

هرزمان از غیب برگوش درون

هرزمان از غیب برگوش درون
آیدم بانگ الیهِ الرّاجِعونْ

سیر تا عرش خدا,گر بایدت
اقتدا بر شاه بی سر بایدت

ما سائل غمیم بدنبال ماتمیم

ما سائل غمیم بدنبال ماتمیم

در روز چند بار سر سفره غمیم

بالاى بام خانه تو را جار میزنیم
زهرا اگر قبول کند مثل پرچمیم

آخرش دیدی چه آمد بر سرم؟کاری بکن

آخرش دیدی چه آمد بر سرم؟کاری بکن
ای امید قلب و چشمـــان ترم کاری بکن
تا که از چشمت نیوفتادم بیا و زودتر
باز هم از روی احسان و کرم کاری بکن

همه شب به یاد رویت نظری به ماه دارم

همه شب به یاد رویت نظری به ماه دارم
به جنون کشیده مانم چو به مَه نگاه دارم

دل من به جستجویت همه شب به شوق رویت
شده معتکف به کویت چو تو پادشاه دارم

گاه نعمت گاه کیفر سر به راهم می کند

گاه نعمت گاه کیفر سر به راهم می کند

گاه یک لبخند دلبر سر به راهم می کند

دیده ام پرواز را گر چه زمین گیرم ولی

بال و پر های کبوتر سر به راهم می کند

منِ ناقابل اگر تشنهٔ دیدار توام

منِ ناقابل اگر تشنهٔ دیدار توام

از طفولیتم ارباب گرفتار توام

نیستم مستحق این همه لطف و کرمت

تا نفس می‌کشم‌ای شاه بدهکار توام

دکمه بازگشت به بالا