شعر مدح و مناجات حضرت معصومه (س)

یا بنت موسی ابن جعفر(ع)

هر که رو انداخت، خاطرجمع زائر می شود
قبل زائر کوله بار راه، حاضر می شود

هرچه تاجر هست در عالم، گدای فاطمه ست
هر که در کویش گدایی کرد، تاجر می شود

بارگاه قدس

” این بارگاه قدس که از عرش برتر است
آرامگاه دختر موسی بن جعفر است “

جانم فدای گنبد زردش که سال هاست
خورشید از تشعشع نورش ، منّور است

از یمن قدم هات

خورشید ولایت ز تو تابان شده باشد
از نور جلال تو درخشان شده باشد

آبادی ما رو به فنا بود, که دیدیم
از یمن قدم هات, گلستان شده باشد

أختُ الرضا(ع)

تا کویرِ قم سراغ از ساحتِ دریا گرفت
آمدی و بر لبِ ایران تبسم پا گرفت

آمدی و شهد شد تقدیرِ شوره زارها
تا زمین شیرینیِ نام تو را بالا گرفت

دست شفاعتت

حق با سلوک تو، عرفان درست کرد
از خاک پای تو، انسان درست کرد

دست شفاعتت، باران رحمتت
از نا امیدی ام، ایمان درست کرد

بانو

در شهرِ پُر غَمی که نَمانده ست مَحرمی
تو دافعَ البلایی و تو رافعَ الغَمی

در شهرِ شوره زار و نمکزار زخمی ام
تنها برای این دلِ زخمی تو مَرهمی

کریمه اهل بیت

تویی که از نفست لفظ یار شیرین است
نگار گر که تو باشی نگار ، شیرین است

قرار بوده از اول به هدیه جان بدهیم
زمان بگو و مکان که این قرار شیرین است

شور عشق برادر

اگر به دست خزان باغ بی بری بانو
ولی به روی فلک سایه گستری بانو
به سوی قم که قدم می نهی علم بردوش
به شانه عرش خدا را می آوری بانو

صحن آئینه

بس که لبریز شد از وصف تو جام کلمات
عاجز از مدح تو گردید تمام کلمات

شاعران گرچه نوشتند ولی کافی نیست
باید از مدح تو خوانند امام کلمات

مهمان دارید

خبری آمده در هر کوچه…
از‌ چه دلشوره فراوان دارید؟!
ننشینید چنین افسرده!
هوش باشید که مهمان دارید

فرق میکند

در قم عجیب حال گدا فرق میکند
قبله تویی و قبله نما فرق میکند

بَدوِ ورودتان به همه شهر گفته ایم
همشیره ی امام رضا فرق میکند

معجزه

آمدی و حق بده چشمان ما حیران شود
مقدم زهرایی تو خوب گل باران شود

یا خلیله آمدی در حیرت این دشت داغ
تا کویر تشنه ی قم خانه ی رضوان شود

دکمه بازگشت به بالا