شعر مدح و مناجات

خبر داری حسین؟

از من بی خانمان آلوده تر داری حسین؟
یا که از حال خراب من خبر داری حسین؟

کام تلخی دارم از بس که اسیرم سیدی
برمذاق تلخ من شهد شکر داری حسین

گریه برای حسین(ع)

نفس چه فایده، وقتی که در هوای تو نیست
بدا به حال گدایی که مبتلای تو نیست

مرا به غیر خودت دست هیچکس مسپار
کسی شبیه خودت فکر بنده های تو نیست

پسر فاطمه(س)

همه جا رفتم عاقبت شر بود
زندگی بی تو شرم آور بود

سر هر سفره ای نشستم‌حیف
بخدا سفره تو بهتر بود

دلم تنگ شده

برسانید به آقا که دلم تنگ شده
دلم از دوری تو سنگ تر از سنگ شده
من فقط مال توام پس برسانم به خودت
من که دنبال توام پس برسانم به خودت

اهل ایمان

هرکس حسینی شد یقینا اهل ایمان است
مشمول لطف بی کران حی رحمان است
از درگه تو می شود تا عرش بالا رفت
این وادی طور است یا ملک سلیمان است

حسین جانم

اسلام اگر که نور فروزان و ثاقب است
ماه محرم است که آن را مراقب است

راه سعادت بشر از کربلا گذشت
راه حسین صدر تمام مکاتب است

حسین جان

اگر لب تشنه ی آب بقایی همره ما شو
دلت را کربلا ،کن دشت تربت شو، معلی شو

منیت حاصلش فقر است میخواهی غنی باشی
بیا بین گدایانش، بیا همسفره ی ما شو

پای غمت

ای که از کودکی‌ام پای غمت پیر شدم
بر در خانه‌ی تو بسته به زنجیر شدم
من که با چای تو یک عمر نمک‌گیر شدم
جز تو از عالم و آدم به‌خدا سیر شدم

رو سیاهم

با اینهمه رسوایی و روی سیاهم
در که زدم دیدم رضا داده پناهم

گفتم نمی بخشد مرا، دیدم که بخشید
گرچه نباید می گذشت از اشتباهم

بهشت

مجنون شبگردم خودم را می کِشم سوی حرم
پیمانه دست من نده، چون مستم از بوی حرم

اینجا بهشت است و خدا با اذن زهرا ریخته
کوثر به عشق مرتضی در چشمه و جوی حرم

امام رئوف

چه موسیقی ساده‌ی مهربونی
عجب اتفاقی تو متن حروفه
همه حرف من تو دو واژه خلاصه‌س
امامم رئوفه امامم رئوفه

چشمه ی فیض و سعادت

السلام ای چشمه ی فیض و سعادت السلام
هشتمین نورِ خدا برجِ ولایت السلام

السلام ای جلوه ی وَ الطُورِ سینین السلام
آیه های روشنِ طاها وُ یاسین السلام

دکمه بازگشت به بالا