روبروی گنبدت هر قامتی تا میشود
ای که با آوردن نامت گره وا میشود
هرچه حاجت بر درت آورده هر کس تا کنون
مطئمناً یا برآورده شده یا میشود
روبروی گنبدت هر قامتی تا میشود
ای که با آوردن نامت گره وا میشود
هرچه حاجت بر درت آورده هر کس تا کنون
مطئمناً یا برآورده شده یا میشود
آقا به سویت راه می افتم
تا عاشقانه زائرت باشم
آقا بیا لطفی کن و اینبار
بگذار من هم شاعرت باشم ؛
گرچه درراه عشق جازده ام
من به این نفس پشت پازده ام
روی من را زمین نزن آقا
من که قید بجز تورا زده ام
می نویسم که والضُحیٰ زینب
عصمت الله کبریا زینب
جمعِ اسماء و اسمها زینب
ربنا بعدِ ربنا زینب
برای مصحف تاریخ زیوری بانو
ز بعد مادرت از هر زنی سری بانو
تو آمدی که شوی اعتبار واژه ی صبر
و با نگاه خود ایوب پروری بانو
اصلا دگر فرقی ندارد بیش و کم ها
وقتی که لطفی میکند “دریا” به “نم” ها
هر کس که می بینم ز تو چیزی گرفته
حتی حسابش رفته از دست رقم ها
تا چشم های تو بروم راه صاف را
حتی اگر طواف کنم کوه قاف را
وقتی شکافت خانه ی کعبه به عشق تو
دیدند در نگاه هُبُل اعتراف را
امشب از بهشت حقّ بر زمین دری وا شد
بیتِ مرتضی گویی رشک باغ طوبیٰ شد
جلوه ی علی آمد, زینِ اَبْ هویدا شد
تا سحر ز شور و شوق بس که سینه شیدا شد
چو نوری در دل ظلمت فروزنده تویی زهرا
و ایمان را به جانها آفریننده تویی زهرا
کسی که رمز پیروزی شده در هر زمان نامش
چه دیروز و چه امروز و چه آینده تویی زهرا
زهرا اگر نبود پیمبر نداشتیم
در سینه ها ولایت حیدر نداشتیم
زهرا اگر نبود بهشتی نمی شدیم
چشمی که برشفاعت محشر نداشتیم
میرسم تا خدای ثارالله
میزنم تا صدای ثارالله
ایل و اجدا من همه هستند
ریزه خوار و گدای ثارالله
بی وقفه بی مقدمه هیئت گرفتنی ست
هیئت گرفتنی ست سعادت گرفتنی ست
از موقع ورودیه تا آخر دعا
هر حاجتی در این دو سه ساعت گرفتنی ست