اصلا دگر فرقی ندارد بیش و کم ها
وقتی که لطفی میکند “دریا” به “نم” ها
هر کس که می بینم ز تو چیزی گرفته
حتی حسابش رفته از دست رقم ها
اصلا دگر فرقی ندارد بیش و کم ها
وقتی که لطفی میکند “دریا” به “نم” ها
هر کس که می بینم ز تو چیزی گرفته
حتی حسابش رفته از دست رقم ها
تا چشم های تو بروم راه صاف را
حتی اگر طواف کنم کوه قاف را
وقتی شکافت خانه ی کعبه به عشق تو
دیدند در نگاه هُبُل اعتراف را
امشب از بهشت حقّ بر زمین دری وا شد
بیتِ مرتضی گویی رشک باغ طوبیٰ شد
جلوه ی علی آمد, زینِ اَبْ هویدا شد
تا سحر ز شور و شوق بس که سینه شیدا شد
چو نوری در دل ظلمت فروزنده تویی زهرا
و ایمان را به جانها آفریننده تویی زهرا
کسی که رمز پیروزی شده در هر زمان نامش
چه دیروز و چه امروز و چه آینده تویی زهرا
زهرا اگر نبود پیمبر نداشتیم
در سینه ها ولایت حیدر نداشتیم
زهرا اگر نبود بهشتی نمی شدیم
چشمی که برشفاعت محشر نداشتیم
میرسم تا خدای ثارالله
میزنم تا صدای ثارالله
ایل و اجدا من همه هستند
ریزه خوار و گدای ثارالله
بی وقفه بی مقدمه هیئت گرفتنی ست
هیئت گرفتنی ست سعادت گرفتنی ست
از موقع ورودیه تا آخر دعا
هر حاجتی در این دو سه ساعت گرفتنی ست
سوگند میخورم ز بهشت خدا سر است
آن بقعه ای که مرقدآقای بی سر است
ای کاش قسمتم بشود چون شنیده ام
شبهای جمعه کرب وبلادیدنی تر است
محمد حسن بیات لو
مینویسم دوباره از سر خط
نام زیبای حضرت زهرا
مینویسم که هرکه جای خودش
آسمان جای حضرت زهرا
در مذهب ما امیر والاست علی
بر امت ما شفیع فرداست علی
فرموده پیمبر این چنین در عالم
مانند خدا همیشه یکتاست علی
حمید کریمی
سرم از شرم اگر که پایین است
کوله بارم دوباره سنگین است
بی نوا آمدم, نجاتم داد
کار حیدر نجات مسکین است
از جمعه های بی توچه دلگیرمیشوم
جان خودم ز جان خودم سیرمیشوم
با هر نفس که میکشم اقرار میکنم
از این نبودنت به خدا پیر میشوم