به آب چهره نشویم که آب آلوده است
لبی که تر نشود با شراب آلوده است
اگر که حک نکنم ذکر با حسن حتما
عقیق سرخ به روی رکاب آلوده است
به آب چهره نشویم که آب آلوده است
لبی که تر نشود با شراب آلوده است
اگر که حک نکنم ذکر با حسن حتما
عقیق سرخ به روی رکاب آلوده است
قبل از سلام کردن سائل سلام کرد
این بار هم کرامت خود را تمام کرد
در حیرت است واژه ایثار از حسن
نان شبش دوباره نثار غلام کرد
عمری در آشیان غریب مدینه ایم
ما از فدائیان غریب مدینه ایم
ما را صدا زنید نمک گیر مجتبی
مدیون لقمه نان غریب مدینه ایم
دردهایم اکثرش روزی به درمان می رسد
یوسف گم گشته هم روزی به کنعان می رسد
اربعین که بسته شد راه حرم بر روی من
ای خدا پس کِیْ قرارِ زیر ایوان می رسد
سفره باز تو انقدر گدا پرور بود
روز و شب سفره ات از خیل گدا محشر بود
.یک سرش بود ز خانه سر دیگر کوچه
خوب دیدند همه لطف تو سرتاسر بود
آمدم سمت حرم سعی و صفا را دیدم
مست از جام علی حال دعا را دیدم
کفر اینبار نبود و به خداوند قسم
زیر ایوان نجف بود خدارا دیدم
رسیده ام به خدا از مقابل درتان
دوباره ناب شدم من به لطف مادرتان
دوباره باز رسیدم به هشتمین خورشید
نمازشوق بخوانم مقابل سرتان
روح معارجی تو به سر و علن , علی
صاحب مدارجی تو امیر سخن , علی
باب الحوائجی تو به هر مرد و زن , علی
با یک نگاه نافذت ای بت شکن , علی
سیاهیه غمت از این دل سیاه نرفت
بخاطر غم تو از گلویم آه نرفت
به جرم عشق مرا پیش یار دار زدند
سر کسی به روی دار بی گناه نرفت
دارم به سر هوای تو یا ایهاالغریب
دارم به لب نوای تو یا ایهاالغریب
حسرت به دل نشسته ام و زار می زنم
در داغِ کربلای تو یا ایهاالغریب
آشفته ام شبیه دلِ بی قرار ها
بی رنگ و روست,روی تمام بهار ها
از آینه نمی شود هیچ انتظار داشت
وقتی نشسته است به رویش غبار ها
از روزهامن جمعه ها را دوست دارم
این جمعه های آشنا را دوست دارم
هر صبح جمعه ندبه می خوانم برایت
ازکودکی ام این دعا را دوست دارم