شعر مدح و مناجات

ای مهربان به این دل من هم نگاه کن

ای مهربان به این دل من هم نگاه کن
اوضاع عاشقی مرا, روبراه کن

طفل چموش نفس مرا زودتربگیر
با ترکه ی محبت خود سربه راه کن

شادی جهان هیچ است عشق است همین غم را

شادی جهان هیچ است عشق است همین غم را
هرثانیه میخواهیم این عالم ماتم را

همدست ملائک شد شد آبرویش تضمین
دستی که در این شبها برداشته پرچم را

به ذوالفقار شبیه است کارهای خدا

به ذوالفقار شبیه است کارهای خدا

به هر که میل علی میکشد عذاب دهد

به شیخ , کعبه شود قسمت و به بنده , نجف

به هر که در خور شأن خودش ثواب دهد

آن‌کس که سر به سوره‌ی کوثر نمیزند

آن‌کس که سر به سوره‌ی کوثر نمیزند
گویا که لب به باده و ساغر نمیزند

باور نمیکنم که مرا هم خریده است
او دست رَد به سینه‌ی نوکر نمیزند

دوباره آمده ام, پس کسی صدا کرده

دوباره آمده ام, پس کسی صدا کرده
میان این همه مردم مرا سوا کرده

دعای خیر کسی پشت سینه زن ها هست
چقدر فاطمه در حق ما دعا کرده

همیشه جور مرا لطف یک شناس کشیده

همیشه جور مرا لطف یک شناس کشیده
مرا دوباره به سوی تو بوی یاس کشیده

اگر چه عامیم اما گریستن به تو آقا
مرا به جمع فقیرانه ی خواص کشیده

روز و شب در دل دریایى خود غم داریم

روز و شب در دل دریایى خود غم داریم

اشک, ارثى ست که از حضرت آدم داریم

شادى هر دو جهان در دل ما پنهان است

تا غمت در دل ما هست, مگر غم داریم؟

قلم در دست می گیرم ولی ذهنم پریشان است

قلم در دست می گیرم ولی ذهنم پریشان است

چه بنویسم از اوصافش؟ که او پیدا و پنهان است

صراط المستقیم و نقطه ی در باء بسم الله

علی تفسیر قرآن نه علی خود روح قرآن است

بال ملائک ریخته دو رو برت زینب

بال ملائک ریخته دو رو برت زینب
صدها فرشه خاک پای خواهرت زینب

هر کس بخواهد مورد لطف خدا گردد
باید بیاید دست بوسی محضرت زینب

کاسه ی صبر من از گریه گهی پُر می شود

کاسه ی صبر من از گریه گهی پُر می شود

اشک روی قاب عکس کربلا دُر می شود

گریه ی پاک عزای تو مراهم پاک کرد

اب الوده به دریا می رسد کُر می شود

دارم از طفلی خودم را بی قرارت می کنم

دارم از طفلی خودم را بی قرارت می کنم
هر چه دارم یا ندارم را نثارت می کنم

تو قتیل گریه ای, پس من برای گریه ام
دیده ام را وقف چشم اشک بارت می کنم

خوب است روضه, روضه ی ارباب بهتر است

خوب است روضه, روضه ی ارباب بهتر است
از این جهت که گریه کن روضه مادر است

باید که طفل اشک بیاید به گونه ام
وقتی که پلک,دست به سینه دم در است

دکمه بازگشت به بالا