شعر مدح و مناجات

زخم فراق

زخم فراق ها همه تعمیر میشود
وقتی دلی به گریه نمک گیر میشود

زائر سرای حضرت زهراست روضه ها
آنجا که شهر دوست به تصویر میشود

درملک عشق

درملک عشق یوسف کنعان زینبی

شمس الشموس و بدر درخشان زینبی

وقت اذان عشق نمازش به کربلاست

ای روح کعبه قبله ی ایمان زینبی

دنـیای من

بـا غـافـلان بگویـیـد دنـیای من حسیــن است

هـم روح و هـم روان و هم جان من حسیـن است

بـرهـرچـه نـاتـوانـم نـامـش مـرا تــوان است

هر جا کـه تـشنه مانم دریای من حسیـــن است

امام غریب

تو تنهای تنها امام غریب

تو گریان سقا امام غریب

الهی بمیرم نبینم غمت

فدای تو مولا امام غریب

به فدای تو

سرِ ما و سرِ شمشیر جدالت ارباب

ای به قربان تو و جاه و جلالت ارباب

نمک شور تو یک عمر نمک گیرم کرد

به فدای تو و روزیِ حلالت ارباب

با احتیاج آمده ام

با احتیاج آمده ام هیئت حسین
اعجاز می کند بخدا محنت حسین

سائل کجاست تا بدهد سلطنت به او
اقبال کرده است به من دولت حسین

گفتند کارتان؟

گفتند کارتان؟ همه گفتیم نوکریم

چون بار عشق را به سر شانه می بریم

ما را اگر چه بازی دنیا خراب کرد

اما به لطف روضه ی ارباب بهتریم

حکم از بالا برایم آمده

حکم از بالا برایم آمده تب داشتن

کاسه ی چشمی پر و اشک لبالب داشتن

مصحفی دارم ورق ها دل٬ زبانم هم قلم

اشک من جاری ست از باب مرکّب داشتن

آواره ی عشقیم

آواره ی عشقیم و غم خانه نداریم

بلبل صفتیم و هوس لانه نداریم

آنقدر خمار گل خوشبوی حسینیم

کز شدت مستی غم میخانه نداریم

بنویسید حسین

با همین سوز که دارم بنویسید حسین

هر که پرسیدز یارم بنویسید حسین

 ثبت احوال من از ناحیه ارباب است

هممه اهل و تبارمبنویسید حسین

با غمت می خرم

با غمت می خرم آقا خوشی عالم را

و به عالم ندهم تا به ابد این غم را

چشم بر راه تو و روز نهم هم آمد

قسمتم کرد خدا سینه زدن با هم را

سینه می زنیم

وقتی که حول محور تو سینه می زنیم

یعنی فقط به خاطر تو سینه می زنیم

این سینه زن شدن همه اش لطف فاطمه ست

پس ما به اذن مادر تو سینه می زنیم

دکمه بازگشت به بالا