شعر مدح و مناجات

یاربنا بخوان

گندم نخورده ایم که بی نان مان کنی
سیبی نچیده بنده ی شیطان مان کنی

نگاه مادرت

چه غم اگر, که نگاه همه جوابم کرد
نگاه مادرت امسال هم حسابم کرد

روضه شروع شد

روضه شروع شد دل ما را بیاورید
سرمایه ام سلاح بکا را بیاورید

حبُّ الحسین

تا پیشکش کنم بجز این سر نداشتم
رویم سیاه!  تحفه‌ی بهتر نداشتم

از سر زین

از سر زین به زمین شاه جهان چون افتاد
خیمه و عرش خدا کرد از این غم فریاد

غم تو

غم تو بر غم طفـل حسنت چسبیـــده
مُهر غـــمخانه سر انجمنت چــسبیده

شب غربت

او که دل کشتۀ چشمان سیاهش باشد
می رود کوفه … خدا پشت و پناهش باشد

بالحسین

آن خدایی که شما را به دو عالم بخشید
از زیادی گلت نیز به مریم بخشید

حرف دل

بی فایده ست روضه و ماتم بدون تو
بی فایده ست اشک دمادم بدون تو

هاله هایی از نور

به زیر بیرقتان عشق در تب و شور است
به زیر بیرقتان هاله هایی از نور است

خانه زاد غم و اشک

هرکس که خانزاده غم واشک و ماتم است
یک ماه نه تمامی سالش محرم است

شب, شبِ اشک

شب, شبِ اشک و تماشاست اگربگذارند

شلحظه ها با تو چهزیباست اگر بگذارند

فکر یک لحظه بدونتو شدن کابوس است

با تو هر ثانیهرؤیاست اگر بگذارند

دکمه بازگشت به بالا