شعر مدح و مناجات

یا علی جان مددی

به نامِ بسملهِ مصحفِ وجود، علی
که بوده در سحری که کسی نبود، علی
به نامِ سِرّ جَلی، لایقِ سجود، علی
شهید و شاهد و مشهود و هم شهود، علی

یا علی جان

گرچه به آرامش تو در بستر غنودی
لرزه به جان کافران افکنده بودی

یکبار دیگر با شجاعت یا علی جان
بهر پیمبر بذل جان خود نمودی

 جواد کریم زاده

جانم علی(ع)

حاجی به دور هشت رسید اعتراف کرد
می‌گفت جای کعبه علی را طواف کرد

دیوارِ مستجار دهان باز کرد و گفت
ما را خدا به خاطر حیدر مَطاف کرد

ای ساکن نجف

ای بهترین جواهر و ای دُر در صدف
ای رازق عوالم و ای ساکن نجف

می آید عطر شال تو هر دفعه از جنان
خورشید در مدار زند چنگ و ماه دَف

یا علی(ع)

گام بردارم به سوی حق تعالی با علی
هر چه باداباد بسمه الله مقصد تا علی

معجزاتش را کسی هم رتبه دارد رو کند
پس ، بشر خواندم تمام خلق را الا علی

مولای من

مجال نُطق ندارد زبان تقریرم
نیامده است قلم پای کارِ تحریرم

صفر تمام شد و یارم از سفر نرسید…
چِقَدر چشم بدوزم به قابِ تأخیرم

آرام جانم

سنگ هم باشم نگاه تو مرا دُر می کند
لطف تو هر طِیبی را عاقبت حُر می کند

رزق چشمم کربلا را دیدن است ، اما فراق
نان چشمان مرا هربار آجر می کند

آقای من

جز گنبدت هر آنچه که تابید را ببخش
از پشت کوه آمده، خورشید را ببخش

گفتند سجده رو به حرم شرکِ منجلی‌ست
علاّمه‌های مکتبِ توحید را ببخش

جانم حسین(ع)

جهان را غیر عشقت یک سرِ سوزن نمی خواهم
دو دنیا را نه با تردید؛ که قطعا نمی خواهم

بدونِ تو همان بهتر که ظلمت باشد و وحشت
که بی تو قبرِ خود را لحظه ای روشن نمی خواهم

ای بنازم بر مرامش

هر چه هستم حتم دارم ، دوستم دارد حسین
نیست غم در روزگارم ، دوستم دارد حسین

اوست یارم ، قبل دنیا آمدن تا بعد مرگ
در خزان و در بهارم دوستم دارد حسین

حسین جان(ع)

پیگیر ماست روز قیامت محبتش
نوری که می‌شوند همه محو شوکتش

با سنگ دل نخورْد محک گوهر حسین
آنجا عیان شود به همه قدر و قیمتش

یا صاحب الزمان(ع)

از ما نمی ماند به جا غیر از محبت
دور تو می گردیم پس نوبت به نوبت

ما طبق معمول همیشه شرمساریم
در کوله بار ما ندیدی جز خجالت

دکمه بازگشت به بالا