شعر کوتاه مذهبی
غافل زامام
دل خون ز غم نور دوعینت نشدی
غافل زامام عالمینت نشدی
تا لحظه جانسوز وداع یازینب
یک لحظه جدا تو از حسینت نشدی
سیدمجتبی شجاع
دل خون ز غم نور دوعینت نشدی
غافل زامام عالمینت نشدی
تا لحظه جانسوز وداع یازینب
یک لحظه جدا تو از حسینت نشدی
سیدمجتبی شجاع
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و عرض ادب
با چند شعر مرثیه خانم حضرت زینب کبری سلام الله علیها به روزم.
مطلع اشعار:
یک سال و نیم بعد تو سالار تشنه لب
زینب به آب لب نزده یار تشنه لب
_______
۱_آنکه با عشق حسینی گشته همدم زینب است
آنکه بر سّر شهادت بوده مَحرم زینب است(مرحوم منزوی)
_______
۲_نگاهِ من به درو ،دیده اشکبار تو است
نگاهِ من به درو ،دل در انتظار تو است
_______
۳_کسی محبت خود یا که برملا نکند
ویا به طعنه و دشنام اعتنا نکند(حسین رستمی)
_______
۴_همه رفتند و من جا ماندم ای دوست
ز بخت بد به دنیا ماندم ای دوست
_______
۵_غریبه گان مُرُوَت حیا نمی کردند
ز هیچ گونه جنایت اِبا نمی کردند
_____
۶_رنگ غربت به سر موی سپیدم افتاد
ناله ی فاطمه را تا که شنیدم افتاد(حامد خاکی)
______
۷_در قتلگاهت آمدم و سر نداشتی
یک جای سالمی تو به پیکر نداشتی(رضا رسول زاده)
______
۸_آه از آن روز که جان از تن خواهر می رفت
سنگ ها بال زنان سوی برادر می رفت
________
۹_خنده بر پاره گریبانیمان می کردند
خنده بر بی سرو سامانیمان می کردند
______
۱۰_حورا و طناب؟ وای بر من
قرآن و شراب؟ وای بر من
______
۱۱_غم مرا همه با طعنه چاره می کردند
و چشم های تو را پر ستاره می کردند
______
۱۲_یک سال و نیم مانده غمت در گلوی من
هر روز وشب تویی همه جا روبه روی من(موسی علیمرادی)
(التماس دعا)